معرفی وبلاگ
حدود ساعت ۷ و ۳۶ دقیقه بعدازظهر 25 شهریور ماه سال 1357 (ساعت ۱۵ و ۳۵ دقیقه و ۵۶ ثانیه به وقت گرینویچ) (روز ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۸) استان خراسان به وسیله‌ی یکی از بزرگترین زلزله‌های قرن اخیر ایران به لرزه درآمد و شهرزیبا و تاریخی طبس با سابقه‌ی بیش از ۱۰۰۰ سال قدمت بکلی ویران و ۳۰ آبادای خراب و به ۱۰۰ آبادی دیگر خسارت وارد شد. خسارتهای عمده‌ی این زلزله در شعاع ۳۰ کیلومتری طبس بود و در تهران به فاصله‌ی مستقیم ۵۴۰ کیلومتر و در مشهد به فاصله‌ی مستقیم ۳۸۰ کیلومتر احساس شد. تلفات علیرغم جو هیجان زده‌ی آن زمان رقمی حدود ۲۰۰۰۰ کشته را نشان می داد ولی آمار رسمی در مهر ۵۷ از طرف مرکز آمار ایران ۶۳۶۳ نفر اعلام شد که ۳۶۶۲ نفر در طبس و ۲۷۰۱ نفر در آبادیهای اطراف آن بود -------------------------------------------------
دسته
دوستان تبياني
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 195930
تعداد نوشته ها : 82
تعداد نظرات : 14

استخاره آنلاین با قرآن کریم


آمار سایت



برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


سرزمین اریایی


Pichak go Up
Rss
طراح قالب
نام روستا : نوك            
جمعيت : 161 نفر
خانوار : 43
جنسيت : 79 مرد و 82 زن
فاصله تا مركز بخش : 9 كيلومتر
فاصله تا مركز شهرستان : 99 كيلومتر
فاصله تا مركز دهستان : 9 كيلومتر
خانوار تحت پوشش كميته امداد: 6
افراد تحت پوشش بهزيستي : 2
منبع تامين آب : قنات – آبدهي 25 ليتر
دام سنگين : 90          دام سبك : 650
سطح اراضي : 150 هكتار
شرح مختصر مهمترين مشكلات و نيازمنديهاي روستا :
1-مسكن مقاوم 2- مرمت قنات و حفر پيشكار3 – پرت آب كشاورزي 4- انتقال دامداري از بافت روستا 5- پارك روستائي 6- كاهش آب كشاورزي 7- بهسازي روستا 8 - تعمير مسجد
قابليتها و ظرفيتها ( معدن و غيره )
1- پرورش دام سبك و سنگين   2- قاليبافي و گليم بافي 3- پرورش طيور بومي و ماكيان 4 - احداث باغ به شيوه آبياري تحت فشار 6- احداث مجمع مسكوني با توجه به نزديكي روستا به جاده اصلي .
پيشنهادات قابل اجرا در جهت استفاده از قابليتهاي توسعه :
1.      اختصاص اعتبار كافي براي پيشكار قنات
2.      . احداث استخر و كانال بتوني بين مزارع .
3.      احداث باغ به شيوه آبياري تحت فشار. 
4.      احداث كارگاه قاليبافي .
5.   پرداخت تسهيلات قرض الحسنه كميته امداد براي پرورش دام سبك سنگين و طيور بومي و ماكيان با همكاري جهاد كشاورزي و منابع طبيعي .
6.      بازسازي دبستان روستا به علت فرسوده بودن .
7.      تامين اعتبار تهيه و اجراي طرح هادي روستائي .
دسته ها :
جمعه 1390/9/4 13:46

از جمله علماي بزرگ منتسب به طبس آيت الله مرحوم حاج شيخ محمدرضا طبسي را مي توان نام برد

معظم له از مفاخر طبس وخراسان وحوزه علميه نجف و قم بوده و در سال 1324 هجري قمري متولد شد

و پس ازتكميل تحصيلات به تاليف وتصنيف ومباحثات علمي اشتغال يافت و از خود آثار و تاليفات ارزنده اي برجاي گذارد،

 

از جمله آثارشان كتاب: غنيه الطالب في ايمان ابي طالب(ع)، مصباح الظلام وهدايت الانام، كتاب الشيعه والرجعه

كه مكرربه چاپ رسيده وحدود ده اثر ديگر.

دسته ها :
شنبه 1390/8/28 7:58

اهميت ناحيه طبس از ديدگاه زمين شناسي

كشور عزيزمان ايران اين سرزمين پهناور با توجه به موقعيت خاص جغرافيايي و اقليمي و نيز شرايط ويژه  زمين شناسي و تاريخچه بسيار پيچيده سير تحولات زمين شناسي در ادوار گذشته زمين يكي از معدود كشورهاي جهان است كه به عنوان كلكسيوني از انواع پديده هاي نادر طبيعي و زمين شناسي بوده و
مي تواند در جذب طبيعت گردان داخلي و خارجي و نيز گردشگران زمين شناسي دنيا گامهاي بلندي بردارد.  پيشنهاد عمده آقاي باندارين رئيس مركز ميراث جهاني يونسكو كه براي بررسي چند اثر فرهنگي و طبيعي به ايران آمده بود مبني بر ثبت مناطقي از كوير لوت به عنوان يك ژئوپارك نيز نشانه ديگري بر وجود پتانسيلهاي بالقوه فراوان در اين كشور پهناور در زمينه ژئوتوريسم مي باشد. كوير لوت از بسياري جهات ويژگي هاي منحصر به فردي در دنيا دارد كه وجود بلندترين تپه هاي شني و ماسه بادي دنيا و نيز قرار گيري گرمترين مناطق دنيا در اين كوير همراه با كلوتهايي(ياردانگ) با طول بيشتر از يكصد كيلومتر نمونه هايي از آن است.

 

 

چنانچه بخواهيم ناحيه اي محدود و كوچك را در ايران معرفي نموده كه بتوان در برنامه اي فشرده و كوتاه
(كه معمولاً در صنعت توريسم مد نظر است) حداكثر بهره برداري را در جهت مشاهده و مطالعه طيف وسيعي از جاذبه ها و پديده هاي طبيعي و زمين شناسي داشته و مناسب استفاده گردشگران زمين شناسي و بويژه جهانگردان خارجي (با توجه به هزينه هاي زياد اين كار براي انها) باشد بدون شك منطقه طبس يكي از اولويت هاي اصلي اين كار خواهد بود. تنوع شرايط آب و هوايي و اختلاف ارتفاع ۲۷۰۰ متري سبب ايجاد اقليمهاي مختلف در فواصل نسبتاً كوتاه مكاني شده و تنوع گونه هاي گياهي و جانوري را پديد آورده بطوريكه برخي از اين نقاط كوچك و واحه هاي پراكنده همانند نگيني زمردين بر سينه پهناور كوير خشك و سوزان نشسته و جلوه گري مي كند. از سوي ديگر پيچيدگي و تنوع شرايط زمين شناسي و سير تكامل حوادث زمين شناختي در طول دورانهاي مختلف زمين شناسي از حدود ۶۰۰ ميليون سال قبل سبب شده تا كلكسيوني از انواع جاذبه هاي مختلف زمين شناسي در اين منطقه فراهم گرديده بطوري كه بسياري از انديشمندان و صاحبنظران زمين شناسي ايران و جهان آنرا بهشت زمين شناسي ايران و موزه فسيل ايران مي نامند.

شهرستان طبس  با وسعت ۵۵۸۰۸ كيلومتر مربع (سالنامه آماري استان يزد۱۳۸۶) حدود ۵/۳ درصد از خاك جمهوري اسلامي ايران را در برگرفته و نه تنها بزرگترين شهرستان كشور بلكه بزرگترين شهرستان خاورميانه بوده و به تنهايي از ۷۱ كشور جهان (از جمله هلند، فلسطين، سوئيس، تايوان، بلژيك) بزرگتر مي باشد. مساحت شهرستان طبس از مجموع مساحت ۳۵ كشور كوچك جهان نيز بيشتر است. شهر طبس يا طبس گلشن كه مركز شهرستان مي باشد.

در حال حاضر وجود بارگاه منور امامزاده حسين بن موسي الكاظم(ع) كه همه ساله پذيراي خيل عظيمي از مشتاقان ائمه و اولادشان است و نيز باغ گلشن به نماد اين شهر تبديل شده و طبس را به نام ميقات الرضا و دارالمومنين مطرح ساخته است.

شهرستان طبس نيز كه در بخشهاي مركزي شرق كشور در محاصره دو تا از خشك ترين و گرمترين كويرهاي ايران و بلكه جهان يعني كوير لوت در شرق و دشت كوير در غرب و شمال غرب قرار گرفته است داراي آب و هواي خشك و سوزان مي باشد. خشكي هوا و وزش بادهاي خشك و سوزان از سوي كويرهاي يادشده بويژه دشت كوير سبب افزايش دامنه اختلاف دما بين ماههاي مختلف سال و حتي ساعات مختلف شبانه روز شده است بطوريكه دامنه اين اختلاف در شهر طبس گاهي فراتر از ۵۰ درجه سانتي گراد هم  مي رود. حداكثر دماي هوا در ماههاي خرداد، تير و مرداد و حداقل دما در ماههاي آذر ، دي و بهمن ديده مي شود.جدول ۱ درجه حرارت ماهانه شهر طبس را طي يك دوره سي ساله(سال ۱۳۵۶ تا ۱۳۸۶) نشان مي دهد. بيشترين گرماي مطلق شهر طبس در برخي سالها به بالاي ۵۰ درجه سانتي گراد و حداقل مطلق آن هم به منهاي ۹ درجه سانتي گراد مي رسد. {۱۰}

وجود ارتفاعات برفگير در منطقه سبب ايجاد شرايط آب و هوايي نيمه كوهستاني براي ساكنان تعداد اندكي از روستاهاي اين نواحي شده است . بادهاي عمده اي كه شهرستان را تحت تاثير قرار مي دهند اغلب از سوي شمال غرب-غرب و جنوب غرب به اين منطقه وزيده و سبب نزول باران و برف در برخي از ماههاي سال مي شوند. اين نزولات آسماني بسيار محدود بوده بطوريكه متوسط بارندگي ساليانه در طبس در طي يك دوره سي ساله حدود ۸۵ ميلي متر مي باشد. نكته جالب توجه اين است كه با وجود اين ميزان بارندگي اندك رودخانه هاي دائمي بسياري در دو دامنه شرقي و بويژه غربي رشته كوه شتري وجود دارند كه در آنها دبي پايه قابل توجهي در تمام طول سال جريان داشته و حتي در سالهاي كم آبي نيز تغييرات قابل ملاحظه اي در دبي آب آنها ايجاد نمي شود . در اين رودخانه ها كه در كف دره هاي نسبتاً باريك (در بخشهاي غربي رشته كوه شتري) جريان دارند شرايط آب و هوايي و اقليمي بسيار متفاوتي را از نظر ميزان رطوبت ايجاد كرده بطوري كه امكان كشت برخي گياهان نظير برنج با نياز به آب فراوان را هم فراهم آورده است. از جمله اين رودخانه هاي دائمي مي توان كال سردر ( رودخانه سردر كه تامين كننده اصلي آب شهرطبس مي باشد) و رودخانه ازميغان در بخش شمال طبس را نام برد. جدول ۲ ميزان بارندگي ماهيانه شهر طبس طي يك دوره سي ساله (۱۳۸۶-۱۳۵۶) را نشان مي­دهد. {۱۰}

وزش بادهاي موسمي يادشده در فصول خشك سال گاهاً سبب ايجاد طوفانهاي شديد ماسه شده و گردوغبار زيادي را از كويرهاي اطراف جابجا مي نمايد. در طي اين طوفانها ميدان ديد به كمتر از چند متر كاهش يافته و خسارات فراواني را به كشاورزي و اماكن مسكوني وارد مي­آورد. وجود تپه هاي ماسه بادي فراوان در اطراف طبس شاهدي از وزش اين نوع طوفانها بوده و موجب جابه جايي سريع اين تپه ها شده و بعضاً جاده هاي ارتباطي را مسدود و مدفون ساخته و در برخي نقاط زمينهاي كشاورزي و باغات را از بين برده است.

منطقه كلمرد و پيرحاجات مجموعه كوههاي نسبتاً پراكنده و بسيار قديمي درنجال متعلق به دوران اول زمين شناسي با قدمتي بين ۳۰۰ تا ۶۰۰ ميليون سال قرار دارد.

ضلع جنوبي دشت فروافتاده يا همان چاله طبس توسط كوههاي نسبتاً پراكنده و كم ارتفاع (بعضاً با روند شرقي – غربي) پروده مشخص مي شود كه اغلب متعلق به دوران دوم زمين شناسي بوده و شامل مجموعه رسوبات زغالداري است كه معادن عظيم زغالسنگ پروده را در خود جاي داده است.

. بخش غربي چاله طبس را كوههاي بسيار قديمي و فرسايش يافته و نسبتاً پراكنده كلمرد(با رخنمونهايي قديمي تر از ۶۰۰ ميليون سال قبل) و رشته ارتفاعات نسبتاً كم ارتفاع مزينو با روندي شمالي – جنوبي متشكل از رسوبات زغالدار دوران دوم زمين شناسي تشكيل مي دهند. ادامه اين ارتفاعات از سمت شمال با انحناي ملايمي به سمت شرق به دشت كوير رسيده و از سمت جنوب نيز با انحنايي ملايم به دنباله جنوبي ارتفاعات منطقه ناي بند و دربند و ارتفاعات شمال شرق بهاباد مي رسد.

با وجود واقع شدن شهرستان طبس در يك منطقه كويري و نسبتاً هموار دامنه اختلاف ارتفاع آن از حدود ۳۱۰ متر ( در فاصله حدود ۷۰ كيلومتري جنوب طبس در بخشهاي مركزي چاله طبس كه درياچه فصلي آب شوري بنام روح مرغوم مي باشد) تا ۳۰۰۹ متر ( در قله كوه ناي بند در فاصله حدود ۱۳۵ كيلومتري جنوب شرق طبس) تغيير مي كند . اين اختلاف ارتفاع ۲۷۰۰ متري علت اصلي وجود اقليمهاي بسيار متفاوت و كوچك در بخشهاي مختلف شهرستان مي باشد. بخش عمده اي از ناحيه توسط دشتهاي نسبتا صاف و هموار و يا تپه ماهوري اشغال شده و نواحي كوهستاني درصد اندكي ار مساحت منطقه را به خود اختصاص مي دهند.شهر طبس در بخش شرقي دشت فروافتاده اي قرارگرفته كه با توجه به احاطه آن از اطراف توسط كوهها و ارتفاعات نسبتاً مرتفع بنام چاله طبس نامگذاري شده است. ضلع شرقي اين چاله را رشته كوه شتري (با ارتفاع حداكثر ۲۹۰۰ متر در قله شتري واقع در فاصله ۲۶ كيلومتري شرق طبس) با روند شمال شمال غرب جنوب جنوب شرق قرار گرفته و در واقع شهر طبس بر روي يكي از بزرگترين مخروط افكنه هاي دامنه غربي اين رشته تشكيل شده است. دنباله جنوبي اين رشته در فاصله حدود ۱۰۰ كيلومتري طبس با رشته اي از تپه ماهورها به كوه ناي بند مي رسد. مجموع رشته كوه شتري و دنباله يادشده تا فاصله حدود ۳۰۰ كيلومتري جنوب طبس در واقع ضلع غربي كوير بزرگ لوت را تشكيل داده كه در بخشهاي جنوبي تر با رشته ارتفاعات لكركوه و دربند به ارتفاعات كوه بنان در منطقه شمال كرمان مي رسد. بخش پيوسته و صعب العبور رشته كوه شتري با طول نزديك به ۱۵۰ كيلومتر از منطقه آب گرم و سرد وروستاي نيستان شروع شده و با پهناي حداكثر ۳۰ كيلومتر تا كوههاي ازبك كوه در شمال شرقي طبس امتداد مي يابد.

سنگهاي مربوط به كربونيفر بالايي كه در ديگر مناطق ايران مركزي وجود ندارد از اين ناحيه گزارش شده و شامل رسوبات شيل و ماسه سنگي همراه با بين لايه هايي از كربناتهاي نواحي عميق(سازند سردر) ميباشد كه براي اولين بار در ايران به عنوان مقطع تيپ (برش الگو) در منطقه كال سردر طبس مطالعه و معرفي شده است..وجود فعاليتهاي آتشفشاني مافيك و حدواسط هر چند با گسترش محدود در پالئوزوئيك و نيز وقوع كاني سازي سرب و روي و مس در سنگهاي پرمين ، ترياس و ژوراسيك منطقه(معادن متروك مس گزو و سرب و روي چاه سرب و ازبكوه) اين ناحيه را قابل مقايسه با البرز نموده است. وقوع فرونشست شديد كل بلوك طبس در پالئوزوئيك و مزوزوئيك تا كرتاسه از ديگر ويژگي هاي اين ناحيه مي باشد بطوري كه حدود ۷ هزار متر رسوبات پالئوزوئيك بدون ناپيوستگي قابل ملاحظه (در منطقه كوه هاي درنجال شمال طبس) و حدود ۱۰ هزار متر روسبات مزوزوئيك (حوضه رسوبي شتري) در آن ته نشين شده اندكه اين حالت درخاور ميانه بي نظير است.

همان طور كه قبلا ذكر شد منطقه طبس علاوه بر پيشينه فرهنگي و تاريخي بسيار غني داراي پتانسيل هاي بالاي زمين شناسي و بويژه فسيل شناسي مي باشد. ضخيم ترين و پيوسته ترين سكانسهاي رسوبي مقاطع مختلف زمين شناسي بخصوص يكي از ستبر ترين رسوبات پالئوزوئيك ايران در اين منطقه قرار دارد بطوري كه مجموع ضخامت نهشته هاي پالئوزوئيك در اين منطقه به بيش از ۷۰۰۰ متر مي رسد و با توجه به اين ضخامت مي توان رتبه اول را نه تنها در ايران بلكه در خاورميانه و جهان به طبس داد. رسوبات دوران هاي مختلف زمين شناسي در اين منطقه و در فواصل كم جغرافيايي كه ايدآل گردشگردي زمين شناسي مي باشد برونزد دارد و لذا مقطع تيپ(برش الگو) بسياري از سكانسها و سازند هاي رسوبي ايران در اين منطقه انتخاب و مطالعه شده است.(بيشتر از بيست مقطع تيپ سازندهاي زمين شناسي ايران براي اولين بار در منطقه طبس مطالعه و به زمين شناسي ايران و جهان معرفي شده است لذا نام طبس نه تنها در زمين شناسي ايران بلكه در زمين شناسي خاور ميانه و جهان نيز نامي آشنا بوده و بسياري از انديشمندان زمين شناسي جهان در ارزوي بازديد از اين منطقه هستند.) .

در اين ناحيه طيف نسبتاً گسترده اي از انواع سنگهاي رسوبي – آذرين و دگرگوني رخنمون دارد . گرماي بسيار شديد منطقه و شرايط نامناسب براي رشد گياهان باعث عدم وجود پوشش گياهي متراكم و بكر و غيره هوازده بودن اكثر سكانسهاي رسوبي در اين منطقه شده است. همچنين شرايط يادشده در اين منطقه باعث شده كه اكثر سنگها و رسوبات دورانهاي مختلف زمين شناسي رخنمون قابل توجهي داشته و ايده آل ترين حالت را براي مطالعه سنگها فراهم كرده است.

استان يزد يكي از معدود استانهايي است كه اكثر مواد معدني در آن يافت مي شود و معادن بزرگي چه از نظر ذخيره و چه از نظر تكنولوژي استخراج و چه از نظر قدمت در اين استان واقع شده است. از بزرگترين معادن استان مي توان معادن زغالسنگ طبس ، معدن سنگ آهن چادرملو ، معدن سنگ آهن چغارت ، معدن سنگ آهن سه چاهون ، معدن سرب و روي كوشك ، معدن فلورين كمر مهدي طبس و . . . مي توان نام برد. با توجه به شرايط خاص زمين شناسي ناحيه طبس كه پيشتر به آن اشاره شد طيف وسيعي از مواد معدني در آن تشكيل شده كه بسياري از آنها بصورت معدن فعال در حال استخراج و بهره برداري بوده و بسياري ديگر در مراحل اوليه بوده و هنوز بسياري ديگر حتي كشف هم نشده است.شهرستان طبس داراي تنوع مواد معدني زيادي مي باشد بطوري كه در اين شهرستان بيش از ۲۰۰ نوع ماده معدني تاكنون كشف شده است كه بسياري از آنها در حال بهره برداري و يا اكتشاف مي باشند

علاوه بر اين معادن فعال شهرستان مي توان به نمونه هايي فراوان از معادن خاك نسوز در منطقه كلمرد و رباط خان، معادن بنتونيت، معدن سولفات سديم عشق آباد، معدن فلورين كمر مهدي(كه از بي نظيرترين و خالصترين معادن فلورين خاورميانه بوده ومحصولات آن به اوپا نيز صادر مي شود)، معدن باريت كريستالين، معدن منگنز و معدن گچ را نام برد. بر روي نمونه هايي از عقيق و بلوردان (ژئود) در منطقه نايبندان و ديهوك نبز مطالعاتي در حال انجام است.

سرگذشت پرتكاپوي ساختاري و زمين شناسي منطقه كه شرح آن گذشت سبب شده تا از ديدگاه تكتونيكي و تنوع ساختمانهاي زمين شناسي، اين ناحيه موقعيت بسيار مناسبي يافته و زمينه بسيار مساعدي جهت مشاهده و مطالعه انواع ساختارهاي زمين شناسي را فراهم آورد. وجود گسلهاي بزرگ و مهم در اين ناحيه كه تعدادي از آنها هنوز فعال بوده و هر از چند گاهي موجب ايجاد زمين لرزه مي شوند نيز سبب شده تا سيماهاي مورفوتكتونيكي جالبي در طول تاريخچه تكامل و فعاليتهاي زمين ساختي ناحيه بوجود آيد.

فن آوري پيشرفته ساخت سد كريت به شكل قوسي و انتخاب بهترين محل زمين شناسي براي ساخت سد و قدمت و ارتفاع زياد سد آن را به يكي از شاهكارهاي مهندسي ايرانيان و شايد قديمي ترين سد قوسي جهان تبديل نموده و براي يك مدت  طولاني يكي از بلندترين سازه هاي مهندسي جهان بوده است.

با تشكر

محمد ناظمي- عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد طبس

برگرفته از طرح تحقيقاتي ” معرفي جاذبه هاي ژئوتوريسم و معدني ناحيه طبس”-دانشگاه آزاد اسلامي واحد طبس- مجري طرح: محمد ناظمي-شهريور ۱۳۸۸

دسته ها :
جمعه 1390/8/27 11:41

اولين اقوام ساكن طبس و در واقع اجداد طبسي ها دامدار و در غارهاي مجاور چشمه سارها ساكن بوده اند كه هنوز آثاري از آنان باقي است.

در دوره هخامنشيان و قبل از آن طبس مرزبان نشين تابع ايالت شاه نشين پارت (خراسان بزرگ) بوده است.

در دوره اشكانيان طبس پادگان نظامي مهم مرزهاي غربي آنان محسوب مي شد و گاهي دست بدست مي شده است.

 در زمان سلوكيان طبس از نفوذ فرهنگي و يورش نظامي آنها بدور ماند و در عين حال به پادگان بزرگ نظامي ايزد خواست (يزد) باج (ماليات) مي داد .

 در دوره ساسانيان طبس همانند دوره هخامنشيان بود. يزدگرد سوم آخرين امپراطور ساساني در گريز به سمت مرو چند ماه در طبس اردو زد.

در تمام طول اين مدت طبس به عنوان پل ارتباطي شرق ـ شمال شرق با غرب بوده، يعني راه مهم و سوق الجيشي پارت و هگمتانه و شوش و بين النهرين به پاسارگاد از طبس مي گذشته و راهدارها در رباط ها و چاپارخانه هاي بسياري در مسير آن احداث شده بود كه بقاياي برخي موجوداست.

طبس در زمان عمربن خطاب ( سال 29 الي 30 هجري قمري)توسط سربازان اسلام به فرماندهي عبدالله بن بديل خزاعي از شمال غرب طبس وارد و قلعه چارده (جوخواه امروز) را متصرف شدند و آماده نبرد با سپاه طبس مي شدند. مردم طبس صلح خواستند و با 60000 درهم خراج ساليانه صلح گرديد. اين فتح موجب مسرت فراوان عمر بن خطاب، خليفه دوم شد و دولت ارشد طبس را بعنوان مطلع الفجر و دروازه خراسان ناميدند. در زمان خلافت اميرالمؤمنين مردم طبس به اسلام گرويدند و آن حضرت خراج را به آنان بخشيد.

در زمان حكومت امويان و مروانيان وضع به همين منوال سپري شد در حاليكه مالياتهاي سختي از مردم گرفته مي شده است. زيرا كوير سوزان و صعب العبور مركزي يك مانع طبيعي و سخت براي عبور دادن لشكر و تجهيزات محسوب مي شد. طبس از حمله مغول آسيبي نديد و پذيراي مهاجرين بسيار بوده است.

از آن زمان حوادث تاريخي زيادي را به خود ديده است .

 در زمان قاجار و رضا شاه به صورت حاكم نشيني اداره مي گرديده و قلمرو آن شامل گناباد فردوس رباط پشت بادام و قسمتي از كرمان و در مقاطعي بسيار فراتر از آن بوده است كه بتدريج شهرهاي يادشده از قلمرو آن خارج و تا سطح بخش تنزل يافته است. مجدداً در سال 1339به شهرستان تبديل گشته است.

در زمان سلجوقيان، اسماعيليان بر طبس استيلا يافته و قلاع محكمي در كوههاي طبس ساختند. طبس در اين زمان پايتخت اسماعيليان قهستان بوده است و نيز مركز آموزش فدائيان مطلق كه مستقيماً از قلعه الموت دستور مي گرفتند.

سياحاني چند مثل ناصر خسرو قبادياني (445 هـ.ق.) در آن دوره از طبس بازديد و از زيبايي طبس و حكومت گيلك بن محمد به عظمت ياد كرده و از وجود امنيت بسيار و رعايت دقيق احكام شرع سخن به ميان آوردند.

با استيلاي تيموريان طبس تابع حراست بوده و سپس با ضعف آن نظام ازبكهاي مهاجم چندين بار به طبس يورش آورده و دختران و پسران بسياري را به قتل رساندند. زيرا در برابر برده شدن و انتقال آنها به بين النهرين مقاومت مي نمودند. در اوايل دوره صفويه مردم طبس سنتي و متعصب بودند و بسختي با شاه اسماعيل صفوي جنگيدند.

محمد افغان با حمايت مالي و تسليماتي كمپاني هند شرقي (انگلستان) شهرهاي شرقي ايران از جمله طبس را گرفت و سپس به كرمان و اصفهان رفت. طبس بعداً توسط نادرشاه از وجود مهاجمين افغاني پاكسازي و نامبرده حاكم جديدي از اعراب شيباني را در طبس به حكومت گمارد كه 7 نسل متوالي تا دوره پهلوي بر طبس حاكم بودند و حاكم نشين طبس از آن دوره تا سال 1380 هجري شمسي تابع خراسان به مركزيت مشهد مقدس بوده است. قلمرو حكومتي طبس شامل: گناباد ، فردوس ، بشرويه ، بجستان ، دستگردان ، رباط پشت بادام و قسمتي از شمال كرمان بوده است. از ميان امراي شيباني طبس اميرحسن خان در عمران و آبادي طبس بسيار كوشيد. تالار آيينه نشان، عمارات باشكوه و منبت كاري، استخرهاي آب باشكوه با نوارهاي چرخان و طلاكوب يا سيمكوب، باغها و كوشكهاي باصفا، خيابان بندي طبس و كانال كشي انهار، هرس درختان بر اساس طرحهاي هندي، احداث آب انبارها، احداث حمامهاي بزرگ و تميز و مساجد و تكايا و... از اقدامات وي و دولت يا اعقاب اوست.

در سال 1355 طبس به عنوان يك شهر  باستاني شناخته شده و تغيير و تخريب آثار قديمي آن ممنوع شد. دو سال بعد، زلزله مخرب 25 شهريور 1357 طبس را بكلي ويران نمود و حدود 25000 تن قرباني گرفت.

در سال 1380 با تصويب هيأت دولت شهرستان طبس مشتمل بر دو بخش و هشت دهستان از استان خراسان منتزع و به استان يزد الحاق گرديد و به عنوان دهمين شهرستان آن استان شناخته شد. در سال 1381 بخش مركزي طبس به دو بخش مركزي و ديهوك تقسيم شد و در حال حاضر شهرستان طبس داراي سه بخش مركزي، دستگردان و ديهوك مي باشد.

مردم طبس از ابتدا شيعه اثني عشري بوده اند و بجز دورة حكومت اسماعيليه گزارشي از وجود مذهبي غير از اثني عشري در اين شهر ثبت نشده است.

از نامهاي قديم شهر مي توان به تبس، طبسين،طبس گيلك، طبس قهستان و از نامهاي جديد طبس گلشن و ميقات الرضا (ع) اشاره كرد. مردم محل ، تا ريخ تأسيس شهر را مربوط به 6000 سال قبل مي دانند .

"در 20 كيلومتري طبس امروزي ، دهي است  كه نام فعلي آن كريت مي باشد و در متون تاريخي و جغرافيايي كرين و كري آمده است . چنان كه د ركتاب حدود العالم كه در قرن چهام نوشته شده ، ترشيز، گناباد ، تون و كري ( كريت ) شهركهايي اند از حدود قهستان و نيشابور با كشت و بذر بسيار . "     ( حدود العالم من المشرق الي المغرب  با مقدمه بار تولد كابل ، 1342، ص387 ).اين روستا كه قبلاً  كوچكتراز طبس بوده همراه با طبس خرما ، طبسين را تشكيل مي داده اند . مقدسي در مورد اين طبس كه آن را طبس خرما مي داند ، مي گويد : كه دژي دارد، بازارش كوچك و جامعش خوب است . از آب انبارهايي كه از كاريزهاي رو باز پر مي شود ، مردم مي آشامند . در آنجا گرمابه هاي نيكو ديدم . اما طبس عناب كه طبس مسينان نيز ناميده مي شود در شرق قاين  مي باشد . مقدسي درباره اين طبس نيز مي گويد : عناب بسيار دارد ؛ دژ آن ويران است ، نهرجاري دارد ، نخلستان و كاريز نيز دارد . اما تون در ميان راه قاين به طبس است و فاصله آن از طبس آنچنان نزديك نيست كه بتوان هر دو را يك شهر ناميد . چنان كه امروزه نيز در نقشه ها نمودار است . با در نظر گرفتن توصيف اصطخري و ديگر جغرافي نويسان مسلمان و با توجه به اين كه در كتاب فتوح ، طبس خرما را اولين شهري مي دانند كه در خراسان به دست مسلمانان فتح شده است ، روشن مي شود كه لفظ طبسين كه اعراب مخصوصاً در صدر اسلام به كار مي بردند  و به آن عنوان دروازه خراسان داده بودند ، همين طبس خرما بوده است . در عين حال نمي توان نوشته هاي ساير كتب تاريخي را بي ارتباط با نام طبس دانست . بر اين اساس طبس مورد اشاره در تاريخ حافظ ابرو( نوشته اوايل قرن نهم هجري) را مي توان متشكل از دو شهر يا قصبه بزرگ دانست. به اين شرح كه طبس مورد اشاره د راين كتاب شامل طبس گيلكي و رقه ( قصبه كوچكي د ر60 كيلومتري طبس ) است . اين توضيح در ساير اسناد و مدارك نيز ديده مي شود . به عنان مثال جيهاني در نيمه قرن چهارم هجري ، طبس و كريت را يك شهر دانسته و مي نويسد: طبس كريت شهري است خردتر از قاين و از جمله گرمسير است . ياقوت در وصف ده كريت م يگويد : كرين(كريت) ، دهي از دهات طبس است ، از نواحي قهستان ... و گفته شده آن يكي از دو طبس است .

اهميت و آبادي طبس را در سده چهارم هجري ، مقدسي با عبارتي روشن تر و مفصل ترخاطر نشان كرده

است . جايي كه در وصف قهستان مي گويد : سرزمين پهناوري است كه 80 فرسنگ سنگين در 80 است ولي بيشتر آن را كوهها و دشتهاي خشك و بي درخت فرا گرفته است . قصبه آن قاين و شهرهايش :...طبس عناب، رقه ، خور، خوشت /و كري مي باشند . ( مقدسي، محمد بن احمد، احسنالتقاسيم في معرفه الاقاليم ، ترجمه علي نقي متروي، شركت مؤلفان و مترجمان ايران، تهران، 1361، بخش دوم ،ص436)

د رمسالك و ممالك استخري كه تأليف آن به سال 346 هجري قمري است و بر اساس مطالب صوره الاقاليم كه به سال 322 هجري قمري تأليف شده ،  به رشته تحرير در آمده است ، چنين مي خوانيم : و طبسين كمتر از قاين است . در خت خرما دارد و در شمار گرمسير است و حصاري دارد ، و قهندژ ندارد و آب از كاريز بردارند .و در جايي   ديگر م يگويد : و طبس بزرگتر از ينابذ است ، و آب كاريز دارند و حصاري ويران دارد . اين بدان معني است كه در اين زمان حصاري كه در قرون اوليه وجود داشته ، خراب شده و نيز تأكيدي است بر اين  كه د رداخل حصار از ابتدا نيز كهندژ وجود نداشته است و بارو و يا دژِ كه در فتوح البلدان  از آن ياد شده ، تنها به صورت چهار ديوار بوده كه م يتوانسته جايگاههاي محدودي براي اقامت و براي نگهداري چهارپايان باشد. حمد الله مستوفي در نزهه القلوب مي نويسد : طبس مسينان از اقليم سيم است . شهري كوچك است و گرمسير است و گرمسير و در او نخيلات فراوان بود و آبش از كاريز ... در فتوح البلدان كه در قرن سوم هجري قمري تأليف شده ، در ارتباط با عزيمت نيروهاي مسلمان به اين شهر را پس از چگونگي ورود سردار سپاه اسلام به نام عبداله مي گويد : او به كرمان رفت و از آنجا به طبسين شد . طبسين را دو  باروست كه يكي را طبس گويند و ديگري را كرين . آنجا گرمسير است و داراي نخلستانها و آن دو دژ خراسان است . اطلاق لفظ طبس تمر نيز بي ارتباط به درختان فراوان خرماي اين شهر نيست . چنان كه احسن التقاسيم مقدسي كه در اوايل قرن چهارم هجري قمري تأليف شده آمده است : طبس خرما ، دژي دارد . حجازي نماست . بازارش كوچك و جامعش خوب است. از آب  انبارها كه از كاريز روباز پر مي شود ، مي آشامند ... (مقدسي ، احسن التقاسيم ، ترجمه علي نقي متروي ، شركت مؤلفان و مترجمان ايران ، چاپ اول ،ص471) د رحال حاضر نيز اين شهر سراسر پوشيده از درختان خرماست و شايد زيبايي اين شهر هم از همين درختان سر به فلك كشيده و پر ثمر خرماست كه بعد از طي مسافتها در كوير خشك و لم يزرع انسان به وادي سرسبز و بهشتي طبس رهنمون مي شود.

"ناصر خسرو نيز درباره طبس مي گويد : در آن خرماستانها  باشد و بساطين . هم اكنون نيز درخراسان ،  طبس به خرماي فراوان شناخته  مي شود . اطلاق طبس گيلك كمتر از موارد ديگر در منابع مورد اشاره قرار گرفته است . المعاني نخستين كسي كه كلمه گيلك را براي طبس التمر به كار برده است ." (آموزگار ، اسماعيل، تاريخ مختصر خراسان، ص87-86(

دسته ها :
دوشنبه 1390/8/16 19:6
X