از ديرباز مردم منطقه با هنر بافندگي اعم از پارچه بافي جاجيم ، گليم و قالي آشنا بود ه اند و بخش قابل توجهي از درآمدشان را ازاين راه بدست مي آوردند ، تهيه كليه مواد اوليه مانند پشم ، مو و نيز ريسندگي ، رنگ آميزي و بافندگي همه درمحل انجام مي گرفت . از طرف ديگر اين فعاليتها باعث رونق دامپروري و بنوعي كشاورزي نيز مي گرديد. ازسال 53-54 توسط افراد غير بومي طرح ، نقشه ، مواد اوليه و نيز بافت قالي نائيني وارد منطقه شد و تحول روبه پيشرفت و مثبتي را باعث شد بطوريكه بسياري از خانواده ها صرفاً با قالي بافي يك زندگي نسبتاً مرفهي را داشتند و كوچكترين اقبالي به مهاجرت درآنها ديده نمي شد .
اما متاسفانه سياستگذاريهاي غلط در توجه و رسيدگي به مشكلات فرا راه فرش ، روستائيان كه بافنده عمده قالي بودند را مستأصل و درمانده نمود بطوريكه برخي ناخواسته جلاي وطن كردند و راه مهاجرت اجباري درپيش گرفتند ودرحاشيه شهرها ساكن وبا مشكلات ومصائب بغرنجي دست بگريبان شدند.
آنچه كه اكنون مي تواند مردم را دراين زمينه اميدوار كند فراهم آوردن زمينه مناسب صادرات قالي ، انتقال فن آوري روز صنعت فرش و سوق د ادن بافندگان بسوي كيفي نمودن فرش دست باف وحذف واسطه ها و فراهم كردن مواد اوليه مرغوب آن و نيز احداث كارگاههاي قالي بافي است .
دركنار ديگر صنايع دستي ، سفال گري نيز زمينه ديگري است كه مسئولين مي توانند بدينوسيله فرصت خوبي براي ايجاد اشتغال درصدي از مردم را فراهم آورند .