در فهرست آباديهاي كشور از يك آبادي با نام طبس از توابع لنجان با موقع جغرافيايي 33 درجه و 28 دقيقه عرض جغرافيايي و 51 درجه و 13 دقيقه طول جغرافيايي ، با ارتفاع 1940 متر از سطح دريا ياد شده است . علاوه برآن در همين منبع از يك آبادي تحت نام طبسان از توابع بيرجند با موقعيت مطلق 31 درجه و 24 دقيقه عرض جغرافيايي و 60 درجه و 13 دقيقه طول جغرافيايي با ارتفاع 760 متر از سطح دريا نامبرده شده است .
بعضي از منابع شهري با نام طبس ( با كسر طا و با ) در يونان قديم نام برده اند . ساير آثار نيز به شهري با همين نام و رسم الخطهاي متفاوت در ساير نقاط نام برده اند كه از آن ميان مي توان به شهري با نام تبس يا طبس ( با كسر طا و با ) در مصر باستان اشاره نمود . گرچه اين ادعا توسط برخي نويسندگان محل ترديد بوده و مورد تأييد قرار نگرفته است . به طوري كه حسين شهيدي نويسنده كتاب چهارسو ، وجود اين دو شهر را انكار كرده و مفصلاً در مورد ساختگي بودن اين شهرها و داستانهايي كه در مورد آنها مطرح شده است ، بحث مي كند.
به هر حال با توجه به مطالب ارائه شده در فوق و با عنايت به منابع تاريخي و جغرافيايي و سفرنامه ها ، طبس مورد توجه ما در اغلب نوشته ها با نام طبس يا طبس گلشن ذكر شده است . همان طبسي كه در دوره هاي اخير كه اين شهر اهميت پيشين خود را از دست داده بود ، با تون بر روي هم منطقه واحدي را تشكيل داده است . به هر حال با توجه به ذكر موقعيت جغرافيايي ارائه شده در اسناد و مدارك مورد بررسي كه بر محدوده كنوني شهر طبس انطباق داشته است ، تمامي نامها از جمله (طبس) (تبس) يسا (طبسين) (طبسان ) ، طبس تمر و طبس گيلكي به عنوان طبس مورد بحث اين نوشته قلمداد شده و به اين شهر نسبت داده شده است .
واژه ديرينه طبس در تواريخ به صورت ( تابه آ) و (تبس) Tabas آمده است و از ريشه تفس و تفسيدن و تبسيدن به معني داغ شدن و در پيوند با تبش به معني تابش و تابيدن ( تافتن) و در واقع عربي شده آن است و آن را داغي و محل تابش و گرما معني مي كنند . بر اين اساس مي توانيم عنوان كنيم كه طبس از ريشه تابيدن و به معني جاي گرمسير و سوزنده مي باشد كه با توجه به شرايط آب و هوايي شهر واژه اي با مسما براي نام شهر گرمسيري و كويري طبس مي باشد . نويسنده كتابي چهار سو ، با اعتقاد به ريشه مشترك تبس و طبس را يكي از شهرهايي مي داند كه نامش با جغرافياي دين مهر ارتباط دارد .
با همه اوصاف ارائه شده در فوق ، گروهي را عقيده بر آن است كه كلمه طبس ، اسمي عجمي است و در عربي به معناي سياه از هر چيز و با كسر طا به معناي گرگ به كار رفته است . ابن فندق در تاريخ بيهق مي گويد: طبس در اصل (تبشن يا طبشن ) بوده و به معناي چشمه آب گرم است و نويسنده كتاب سنگ هفت قلم ، آن را كلمه اي قديمي مي داند و به معناي آبگرم و چشمه جوشان در نظر مي گيرد . از اين معنا چنين بر مي آيد كه احتمالاً نام گذاري اين شهر بي ارتباط با آب مورد استفاده در ان نيست . همانطور كه مي دانيد ، طبس از آبي مشروب ميشود كه آثار حيات در اين شهر مرهون آن است و اين آب كه حتماً از زمان حيات اين شهر جاري بوده ، از مسيري روباز مي گذرد و در فصل گرماي طولاني طبس بر اثر تابش خورشيد ، وقتي به شهرمي رسد ، نسبتاً گرم است . روايت ديگري كه توسط برخي نويسندگان مورد استناد قرار گرفته است ، آن است كه شهر طبس در محلي واقع شده است كه در اين محل در دوران هاي گذشته زمسن شناسي بقاي دريايي به نام تتيس قرار داشته است و احتمالاً تأثير نام اين دريا در نام گذاري شهر طبس يا (تبس) بي تأثير نبوده است .