معرفی وبلاگ
حدود ساعت ۷ و ۳۶ دقیقه بعدازظهر 25 شهریور ماه سال 1357 (ساعت ۱۵ و ۳۵ دقیقه و ۵۶ ثانیه به وقت گرینویچ) (روز ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۸) استان خراسان به وسیله‌ی یکی از بزرگترین زلزله‌های قرن اخیر ایران به لرزه درآمد و شهرزیبا و تاریخی طبس با سابقه‌ی بیش از ۱۰۰۰ سال قدمت بکلی ویران و ۳۰ آبادای خراب و به ۱۰۰ آبادی دیگر خسارت وارد شد. خسارتهای عمده‌ی این زلزله در شعاع ۳۰ کیلومتری طبس بود و در تهران به فاصله‌ی مستقیم ۵۴۰ کیلومتر و در مشهد به فاصله‌ی مستقیم ۳۸۰ کیلومتر احساس شد. تلفات علیرغم جو هیجان زده‌ی آن زمان رقمی حدود ۲۰۰۰۰ کشته را نشان می داد ولی آمار رسمی در مهر ۵۷ از طرف مرکز آمار ایران ۶۳۶۳ نفر اعلام شد که ۳۶۶۲ نفر در طبس و ۲۷۰۱ نفر در آبادیهای اطراف آن بود -------------------------------------------------
دسته
دوستان تبياني
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 204817
تعداد نوشته ها : 82
تعداد نظرات : 14

استخاره آنلاین با قرآن کریم


آمار سایت



برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


سرزمین اریایی


Pichak go Up
Rss
طراح قالب
قبل از اينكه بتوانيم در مورد وجه تسميه اين شهر سخن بگوييم بايستي مشخص كنيم كه در ايران و جهان چند مكان به اين نام خوانده شده اند . براساس اسناد و مدارك موثق تاريخي و جغرافيايي چندين مكان جغرافيايي با نام طبس در نقشه ها و كتب جغرافيايي  خود نمايي مي كنند كه از ميان آنها به چند مورد به عنوان مثال اشاره مي شود . با روشن تر  شدن  مطلب ، ابتدا به نامهايي كه با پسوند مشخص شده اند اشاره مي كنيم . يكي از آن نامها طبس مسينان يا مسينا مي باشد . اين مكان به علت نزديكي به كانالهاي مس ، مسينان نام گرفته است . نام ديگر ، طبلس عناب است . مكان مورد نظر در يكصد كيلومتري شرق بيرجند ، در 32 درجه و 48 دقيقه عرض جغرافيايي و 60 درجه و 13 دقيقه طول جغرافيايي در ارتفاع 1280 يا 1290 متر ي از سطح دريا قرار دارد و بنا به گفته مقدسي ، در درختان عناب غرق است . نوسينده اي ديگر ، از طبسي نام مي برد كه در بخش شمالي تر  خراسان ديده  شده است . ولي براي اينكه با طبس واقعي و مهم آن روزگار اشتباه  نشود آن را از روستاهاي سبزوار يا بيهق مي داند . در اين باره مي توان به قول نويسنده حافظ ابرو اشاره كرد  كه آنرا  بلوكي  از ولايت سبزوار شامل قريه طبس ، قريه افچنگ ، قريه نوده ، قريه بازقن ، قريه چاهه و قريه درفك  ميداند . اين آبادي در 36 درجه و 24 دقيقه عرض جغرافيايي و 57 درجه و42 دقيقه طول جغرافيايي قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دريا 1500 متر است .

در فهرست آباديهاي كشور از يك آبادي با نام طبس از توابع لنجان  با موقع جغرافيايي 33 درجه و 28 دقيقه عرض جغرافيايي و 51 درجه و 13 دقيقه طول جغرافيايي ،  با ارتفاع 1940 متر از سطح دريا ياد شده است . علاوه برآن در همين منبع از يك آبادي تحت نام طبسان از توابع بيرجند با موقعيت مطلق 31 درجه و 24 دقيقه عرض جغرافيايي  و 60 درجه و 13 دقيقه طول جغرافيايي با ارتفاع 760 متر از سطح دريا  نامبرده شده است .

بعضي از منابع شهري با نام طبس ( با كسر طا و با ) در يونان قديم نام برده اند . ساير آثار نيز به شهري با همين نام و رسم الخطهاي متفاوت در ساير نقاط نام برده اند كه از آن ميان مي توان به شهري با نام تبس يا طبس ( با كسر طا و با ) در مصر باستان اشاره نمود . گرچه اين ادعا توسط برخي نويسندگان محل ترديد بوده  و مورد تأييد قرار نگرفته است . به طوري كه حسين شهيدي نويسنده كتاب چهارسو ، وجود اين دو شهر را انكار كرده و مفصلاً در مورد ساختگي بودن اين شهرها و داستانهايي كه در مورد آنها مطرح شده است ، بحث مي كند.

به هر حال با توجه به مطالب ارائه شده در فوق و با عنايت به منابع تاريخي و جغرافيايي و سفرنامه ها ، طبس مورد توجه ما در اغلب نوشته ها با نام طبس يا طبس گلشن ذكر شده است . همان طبسي كه در دوره هاي اخير كه اين شهر اهميت پيشين خود را از دست داده بود ، با تون بر روي هم منطقه واحدي را تشكيل داده است . به هر حال با توجه به ذكر موقعيت جغرافيايي ارائه شده  در اسناد و مدارك مورد بررسي كه بر محدوده كنوني شهر طبس  انطباق داشته است ، تمامي نامها از جمله (طبس) (تبس) يسا (طبسين) (طبسان ) ، طبس تمر و طبس گيلكي به عنوان طبس مورد بحث اين نوشته قلمداد شده  و به اين شهر نسبت داده شده است .

واژه ديرينه طبس در تواريخ به صورت ( تابه آ) و (تبس) Tabas آمده است و از ريشه تفس و تفسيدن و تبسيدن به معني داغ شدن و در پيوند با تبش به معني تابش و تابيدن ( تافتن) و در واقع عربي شده آن است و آن را داغي و محل تابش و گرما معني مي كنند . بر اين اساس مي توانيم عنوان كنيم كه طبس از ريشه تابيدن و به معني جاي گرمسير و سوزنده مي باشد كه با توجه به شرايط آب و هوايي شهر واژه اي با مسما براي نام شهر گرمسيري و كويري طبس مي باشد . نويسنده كتابي چهار سو ، با اعتقاد به ريشه مشترك تبس و طبس را يكي از شهرهايي مي  داند كه نامش با جغرافياي دين مهر ارتباط دارد .

با همه اوصاف ارائه شده در فوق ، گروهي را عقيده بر آن است كه كلمه طبس ، اسمي عجمي است و در عربي به معناي سياه از هر چيز و با كسر طا به معناي گرگ به كار رفته است . ابن فندق در تاريخ بيهق مي گويد: طبس در اصل (تبشن يا طبشن ) بوده و به معناي چشمه آب گرم است و نويسنده كتاب سنگ هفت قلم ، آن را كلمه اي قديمي مي داند و به معناي آبگرم و چشمه جوشان در نظر مي گيرد . از اين معنا چنين بر مي آيد كه احتمالاً نام گذاري اين شهر بي ارتباط با آب مورد استفاده در ان نيست . همانطور كه مي دانيد ، طبس از آبي مشروب ميشود كه آثار حيات  در اين شهر مرهون آن است و اين آب كه حتماً از زمان حيات اين شهر جاري بوده ، از مسيري روباز مي گذرد و در فصل گرماي طولاني طبس بر اثر تابش خورشيد ، وقتي به شهرمي رسد ، نسبتاً گرم است . روايت ديگري كه توسط برخي نويسندگان مورد استناد قرار گرفته است ، آن است كه شهر طبس در محلي واقع شده است كه در اين محل در دوران هاي گذشته زمسن شناسي بقاي دريايي به نام تتيس قرار داشته است و احتمالاً تأثير نام اين دريا در نام گذاري شهر طبس يا (تبس) بي تأثير نبوده است .


دسته ها : معرفی طبس
سه شنبه 1390/8/17 18:30
X